دخمله نازم محیادخمله نازم محیا، تا این لحظه: 9 سال و 9 ماه و 8 روز سن داره
پیوند عشق ماپیوند عشق ما، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 2 روز سن داره

دنیای کودکی شاه دخترو

کودک شیرینم روزت مبارک

  اگر کودک نبود نه پدر معنا داشت و نه هیچ  مادری بهشتی می شد   اگر کودک نبود شکوفه های زندگی به بهار نمی رسیدند و خانواده بی مفهوم ترین واژه ای می شد که در لغت نامه ها می شد پیدا کنی..... دختر نازنینم این روزها اگر عاشقانه سپری می شوند به عشق بودن و کودکی های توست   محیایم ،  نفسم ، دنیا با تو همیشه زیباست؛ زیباتر از همه روزهایی که سراغ داریم.....   عروسک نازم  94/7/16 (روز جهانی کودک) رو بهت تبریک میگم وآرزومیکنم همیشه سالم وشاد باشی و از دنیای شیرین کودکیت نهایت استفاده رو ببری عاشقانه دوستت داریم عسلم         &nb...
17 مهر 1394

دخترم 14 ماهگیت مبارک

دخترکم زود بزرگ نشو مادر ...   کودکیت را بی حساب میخواهم و در پناهش جوانیم را   زود بزرگ نشو دخترم...قهقهه بزن ، جیغ بکش ، گریه کن ، لوس شو ، بچگی کن ولی   زود بزرگ نشوتمام هستی ام   آرام آرام پیش برو آن سوی سن و سال هیچ خبری نیست   کودکی کن از ته دل بخند به اداهای ما که برای خنداندنت دلقک میشویم بزرگ که شدی   از نگاه دلقک ها گریه ات خواهد گرفت عزیزک من   تمام هستی ام 14 ماهگیت مبارک   محیای من ، نفسم پایان 14 ماهگیت و ورودت به 15 ماهگی که همزمان با اولین روز زیبای فصل پاییز بودو بهت تبریک میگم و ازته دل آرزو میکنم همیشه لبت خندان و دلت شاد باش...
9 مهر 1394

روز دختر مبارک

دختران فرشتگانی هستند از آسمان برای پر کردن قلب ما با عشق بی پایان   تقدیم به بهترین دختر دنیا و امید حیات من با آرزوی بهترین ها برای فرشته زندگیم دختر نازم روزت مبارک   فرشته کوچولوی من به مناسبت روز دختر ( 94/5/25 ) من و بابامهدی یه جشن کوچولو واست گرفتیم و خاله معصومه و عمو محسنم اومدن خونمون که خیلی خوش گذشت و شمام کلی واسه خودت دست زدی و به کیکت ناخنک میزدی ومیزاشتی دهنت عکساشو اینجا واست میزارم نفسم....(13 ماهگیت)   کیک مامان پز البته شما تزئیناتشو خراب کردی عسلم                   ...
8 مهر 1394

سفر به شهرکرد

سلام دخمل مامان عزیزم تابستون امسال (94 ) یه مسافرت یک هفته ای به شهرکرد داشتیم که خیلی خوش گذشت مخصوصا به شما که عاشق آب بازی هستی و با دیدن آبشارها کلی ذوق میکردی هواهم خوب بود ولی شبها چون سرد میشدشمارو میپوشوندم که سرما نخوری. دختره خوبی بودی تو مسافرت ولی اجازه نمیدادی لباساتوعوض کنم و تو عکس گرفتنم اصلا همکاری نمیکردی ......   پارک آباده وقتی دوربینو دیدی این فیگورو گرفتی       اینجام داشتی آشپزی میکردی عسلم     از این مجسمه ها میترسیدی اصلا نزاشتی یه عکس ازت بگیرم       حاشیه زاینده رود     &nb...
3 مهر 1394
1